جك و طنز قسمت ششم

يه روز يه بابا ميره ماهي بگيره تور رو مي اندازه تو دريا هرچي مي كشه درنمي ايد ميره زيره اب مي بينه ماهي ها تور را بستن دارن واليبال بازي مي كنند.

يه روز غضنفر تلويزيون رو روشن ميكنه ميبينه فوتبال داره ، شيلنگ رو بر ميداره ميگيره رو تلويزيون ميگه بريد در خونه خودتون بازي كنيد.

پسره ميره خواستگاري مي بينه دختره سبيل دارد ميگه ببخشيد شما چرا سبيل داريد دختره مي زنه زير گريه پسره ميگه واي چرا گريه مي كني مرد كه گريه نميكنه.

يه بار يه خيارو خيارشورباهم ميرفتند يه نفر از خياره ميپرسه اين كيه باها ت ميگه خواهرمه ترشيده.

يارو لنگ بوده با کشتي ميره سفر…وقتي برميگرده رفيقش ميگه خب سفر خوش گذشت؟؟ ميگه نه بابا همش استرس داشتم هي مي گفتن لنگرو بندازين تو آب.

به خسیس میگن شیرین تر از عسل چی خوردی ؟
میگه ترشی مفتی …!

از یه معتاد می پرسن فرق تو با یه ورزشکار چیه ؟
میگه اون تکنیکی کار می کنه ، من پیکنیکی !

شاید این مطالب را هم دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *