مزایای ويتامين K ۰

مزایای ويتامين K

ويتامين Kدر سال ۱۹۳۵ یک دانشمند دانمارکی طی یک سری تحقیقات ، متوجه وجود یک نوع ویتامین در بدن مرغ شد که ضد خونریزی بود. این دانشمند آن را ویتامین K نامید. تاکنون دو نوع ویتامین به نام K1 و K2 که فرمول ساده آنها …

ضرب المثل هاي حرف ه ۱

ضرب المثل هاي حرف ه

ضرب المثل هاي حرف ههميشه آب در جوي آقا رفيع نميره به دفه هم در جوي آقا شفيع ميره ! ضرب المثل هاي شيرين زبان فارسي كه با حرف "ه" شروع مي شوند را تقديم به كاربران سايت تفريحي مي كنيم . براي خواندن به ادامه مطلب توجه فرماييد.

مزایای ويتامين C ۰

مزایای ويتامين C

ويتامين Cکشف ویتامینC داستان جالبی دارد . در قرن ۱۹ ، دریانوردان انگلیسی برای رهایی از نوعی بیماری که در دریا به آن مبتلا می شدند و بعداً اسکروی نام گرفت ، مقدار زیادی لیمو در کشتی خود حمل می کردند …

ضرب المثل هاي حرف و ۰

ضرب المثل هاي حرف و

ضرب المثل هاي حرف ووقتي كه جيك جيك مستونت بود ياد زمستونت نبود ؟! ضرب المثل هاي شيرين زبان فارسي كه با حرف "و" شروع مي شوند را تقديم به كاربران عزيز سايت تفريحي مي كنيم . براي خواندن به ادامه مطلب توجه فرماييد.

سهراب سپهري ۰

جان گرفته

از هجوم نغمه اي بشكافت گور مغز من امشب:مرده اي را جان به رگ ها ريخت،پا شد از جا در ميان سايه و روشن،بانگ زد بر من :مرا پنداشتي مردهو به خاك روزهاي رفته بسپرده؟ليك پندار تو بيهوده است:پيكر من مرگ را از خويش مي راندسرگذشت من به زهر لحظه هاي تلخ آلوده استمن به هر فرصت كه يابم بر تو مي تازمشادي ات...

سهراب سپهري ۰

خراب

فرسود پاي خود را چشمم به راه دورتا حرف من پذيرد آخر كه :زندگي رنگ خيال بر رخ تصوير خواب بود دل را به رنج هجر سپردم، ولي چه سود،پايان شام شكوه امصبح عتاب بود چشمم نخورد آب از اين عمر پر شكست:اين خانه را تمامي پي روي آب بود پايم خليده خار بيابان جز با گلوي خشك نكوبيده ام به راهليكن كسي ،...

سهراب سپهري ۰

در قیر شب

ديرگاهی است كه در اين تنهايی رنگ خاموشی در طرح لب است بانگی از دور مرا می‌خواند ليك پاهايم در قير شب است رخنه‌ای نيست در اين تاريكی در و ديوار به هم پيوسته سايه‌ای لغزد اگر روی زمين نقش وهمی است ز بندی رسته نفس آدم‌ها سر بسر افسرده است روزگاری است در اين گوشه پژمرده هوا هر نشاطی مرده استدست جادويی شب...

سهراب سپهري ۰

دره خاموش

سكوت ، بند گسسته است.كنار دره، درخت شكوه پيكر بيدي.در آسمان شفق رنگ عبور ابر سپيدي. نسيم در رگ هر برگ مي دود خاموش.نشسته در پس هر صخره وحشتي به كمين.كشيده از پس يك سنگ سوسماري سر.ز خوف دره خاموشنهفته جنبش پيكر.به راه مي نگرد سرد، خشك ، تلخ، غمين. چو مار روي تن كوه مي خزد راهي ،به راه، رهگذري.خيال دره و تنهاييدوانده...