خواص بادام ۰

خواص بادام

خواص بادامداراي روغني مفيد جهت سرفه هاي عصبي ، برونشيت حاد ، حبس ادرار ، فلج كليوي ، دردهاي زايمان ، دل پيچه كودكان ، مخلوط با شربت هاي ديگر مصرف دارد . طي يك مطالعه در يكي از دانشگاه هاي آمريكا، اثرات رژيم غذايي …

ضرب المثل هاي حرف ل ۰

ضرب المثل هاي حرف ل

ضرب المثل هاي حرف للقمان حكيم را گفتند : ادب از كه آموختي ؟ گفت : از بي ادبان ! ضرب المثل هاي زبان فارسي كه با حرف "ل" شروع مي شوند را تقديم به كاربران عزيز سايت تفريحي مي كنيم . براي خواندن به ادامه مطلب مراجعه فرماييد.

خواص زردآلو ۱

خواص زردآلو

خواص زردآْلودربين سبزيجات ، هويج بيشترين مقدار بتا كاروتن را دارد و در بين ميوه ها ، زردآلو اينگونه است. هيچ ميوه ديگري به اين اندازه داراي بتا كاروتن نيست. بتا كاروتن از دسته كاروتنوئيدها و پيش ساز ويتامين A دربدن است . همچنين به عنوان يك …

سهراب سپهري ۰

دیوار

زخم شب مي شد كبود.در بياباني كه من بودمنه پر مرغي هواي صاف را مي سودنه صداي پاي من همچون دگر شب هاضربه اي بر ضربه مي افزود. تا بسازم گرد خود ديواره اي سر سخت و پا برجاي،با خود آوردم ز راهي دورسنگ هاي سخت و سنگين را برهنه اي.ساختم ديوار سنگين بلندي تا بپوشانداز نگاهم هر چه مي آيد به چشمان پست...

سهراب سپهري ۰

رو به غروب

ريخته سرخ غروبجابجا بر سر سنگ.كوه خاموش است.مي خروشد رود.مانده در دامن دشتخرمني رنگ كبود. سايه آميخته با سايه.سنگ با سنگ گرفته پيوند.روز فرسوده به ره مي گذرد.جلوه گر آمده در چشمانش نقش اندوه پي يك لبخند. جغد بر كنگره ها مي خواند.لاشخورها، سنگين،از هوا، تك تك ، آيند فرود:لاشه اي مانده به دشت كنده منقار ز جا چشمانش،زير پيشاني او مانده دو گود...

سهراب سپهري ۰

پشت درياها شهري است كه در آن پنجره‌ها رو به تجلي باز است

قايقي خواهم ساخت،خواهم انداخت به آب.دور خواهم شد از اين خاك غريبكه در آن هيچ‌كسي نيست كه در بيشه عشققهرمانان را بيدار كند. قايق از تور تهيو دل از آرزوي مرواريد،هم‌چنان خواهم راند.نه به آبي‌ها دل خواهم بستنه به دريا پرياني كه سر از خاك به در مي‌آرندو در آن تابش تنهايي ماهي‌گيرانمي‌فشانند فسون از سر گيسوهاشان. هم‌چنان خواهم راند.هم‌چنان خواهم خواند:“دور بايد شد،...

عزليات حافظ شيرازي ۰

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها

غزل شماره ۱ الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولهاکه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشایدز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دمجرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گویدکه سالک بی‌خبر نبود ز راه و...

نسلی از بیگانگان آدم شدند ۰

نسلی از بیگانگان آدم شدند

آسوده مباش که بی نیازی یک آن دگر پر از نیازی آنجا که تو فرعون زمانی در تیر رس باد خزانی افسوس هرآنچه برده‌ام باختنی است بشناخته‌ها تمام نشناختنی است برداشته‌ام هر آنچه باید بگذاشت بگذاشته‌ام هر آنچه برداشتنی است هر که خوبی کرد زجرش میدهند هر که زشتی کرد اجرش میدهند باستان کاران تبانی کرده اند عشق را هم باستانی کرده اند هرچه...